بگو پنیر و بمیر
نویسنده:
آر. ال. استاین
مترجم:
ماندانا قهرمانلو
امتیاز دهید
هر قطعه عکس داستانی را بازگو میکند... گرگ دوربینی قدیمی پیدا میکند. او تصور میکند که دوربین خراب است. عکسهایی که با آن دوربین میاندازد. با عکسهای معمولی تفاوت دارند. انگار دوربین باعث میشود که اتفاقات بدی در آینده بیفتد. شری او را مجبور میکند که روز تولدش از او عکس بیاندازد. وقتی که عکس ظاهر میشود، شری در عکس وجود ندارد. شری چه اتفاقی در پیش رو دارد؟...
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بگو پنیر و بمیر
عالی و جاب بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اون در آخر کتاباش سعی داره خواننده هاش رو توی فکر فرو ببره
خیلی جالبه
سبک خوبیه ولی نه برای همه داستانا.... تا جایی که یادم میاد هیچ وقت داستانو تموم نکرد [/quote]
چرا توی کتابایی که من خوندم فقط اسم من اهریمن رو تا آخرش تموم کرد!!!
اون در آخر کتاباش سعی داره خواننده هاش رو توی فکر فرو ببره
خیلی جالبه[/quote]
سبک خوبیه ولی نه برای همه داستانا.... تا جایی که یادم میاد هیچ وقت داستانو تموم نکرد :-(:-(